سومار را آزاد میکنم| روایتی خواندنی از برادر شهید «محمد بابایی»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، همیشه اسم شهدا با احترام خاصی همراه است و همیشه از خودم پرسیدهام که شهدا چه تفاوتی با سایر انسانها دارند؟ شهدا، انسانهایی آزاده و وارسته هستند که برای اعتقادات، ایمان و خاک کشور خویش، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و در نهایت جان خود را در این راه از دست میدهند. درست به همین دلیل است که خون شهید همیشه زنده مانده و هرگز خشک نخواهد شد.
در همین راستا، شما را دعوت به خواندن گفتگو با «حسن منصور بابایی» برادر شهید «محمد بابایی» میکنم.
نوید شاهد کرمانشاه: لطفا خودتان را معرفی نمایید.
برادر شهید: با سلام اینجانب «حسن منصور بابایی» جانباز و پیشکسوت بسیجی سپاه پاسداران اهل سومار برادر شهید «محمد بابایی» میباشم.
نوید شاد کرمانشاه: از دوران کودکی و تحصیل شهید برایمان بگویید.
برادر شهید: محمد، چهارم فروردین 1346در روستای نیپهن بخش سومار از توابع شهرستان قصرشیرین به دنیا آمد. پدرم کدخدا احمد و مادرم خانهدار بود. پنج برادر و هفت خواهر بودیم تفاوت سنی بنده با شهید چهارسال است. محمد تحصیلات ابتدایی را تا دوران راهنمایی در همان روستای زادگاهمان گذراند اما به دلیل حمله وحشیانه رژیم بعثی عراق درسال 1359به علت آوارگی ناشی از جنگ به شهرستان ایوان غرب رفتیم.
نوید شاهد کرمانشاه: از خصوصیات شخصی و رفتاری شهید در دوران کودکی بگویید.
برادر شهید: محمد، از همان دوران کودکی بسیار مهربان و اخلاق مدار بود و با این که سنی نداشت نمازش را اول وقت و در ماه مبارک رمضان روزه میگرفت عاشق شرکت در مراسمات عزاداری ماه محرم بود به همراه دوستانش به هیأت میرفت و در مراسم سینه زنی حضرت ابا عبدالله حسین (ع) شرکت میکرد. در کارهای دامپروری و کشاورزی نیز کمککار پدرم بود، هیچ وقت نمیگذاشت پدر و مادرم از وی رنجیده خاطر شوند. در کمک به دیگران همیشه پیشقدم بود و با همسایه و دوستانش به مهربانی رفتار میکرد.
نوید شاهد کرمانشاه: شهید چطور راهی جبهه شد؟
برادر شهید: برادرم، در سال۱۳۶۰ که هنوز سن و سال زیادی نداشت با عشق و علاقهای که به خاک و وطنش داشت و لبیک به فرمان امام راحل به عضویت ارتش درآمد به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و میگفت تا آخرین قطره خونم از کشورم دفاع خواهم کرد و تازمانی که سومار زادگاهم را از دست این متجاوزان بعثی آزاد نکنم از مبارزه دست نخواهم کشید.
نوید شاهد کرمانشاه: شهید در چه عملیات حضور داشت؟
برادر شهید: محمد در اکثر عملیاتها حضور فعال داشت. سال ۱۳۶۱ در عملیات مسلم بن عقیل و آزادسازی مندلی عراق شرکت داشت، در گردان اشرفی تیپ مسلم بن عقیل به عنوان امدادگر مسئولیت اورژانس شهید «شمس الله» را برعهده داشت. همچنین در عملیاتهای متعددی همچون مرصاد، کربلای یک، نصرچهار، ماووت عراق، کربلای 10، حلبچه عراق، فروغ جاودان منافقین، کربلای شش و خیلی از تکها و پاتکهای رزمندگان اسلام حضور و دوبار نیز مجروح شد. یک بار سال ۱۳۶۱در محور سومار جبهه قلعه مین بر اثر اصابت ترکش و در سال ۱۳۶۳نیز از ناحیه سردچار موج گرفتگی شد و به درجه جانبازی نائل آمد در ارتش از او به عنوان قهرمان بیشه و نیزار نام میبردند.
نوید شاهد کرمانشاه: نحوه شهادت شهید چگونه بود؟
برادر شهید: بعد از پایان جنگ تحمیلی به عنوان نیروی قرارگاه مقدم پادگان ابوذر حفاظت اطلاعات منطقه ششم آجا و در عملیاتهای مرزی و برون مرزی حضور مستمر و فعال داشت. تا اینکه در تاریخ چهارم فروردین 1380 را در منطقه عمومی سومار به عنوان سرباز گمنام امام زمان در داخل خاک عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک و مطهر شهید والامقام را در مزارستان حاجی حاضر شهرستان ایوان به خاک سپردیم و از برادرم پنج فرزند سه دختر و دو پسر به جای مانده است.
نوید شاهد کرمانشاه: خاطرهای از شهید برایمان بیان کنید.
برادر و همرزم شهید: در عملیات مرصاد وقتی منافقین عقب نشینی کردند چند نفر که در گروه ایشان بودیم شاهد هستند یک تنه با تک تیرانداز عراقی درگیر شد و کله قندی را از دست آنها آزاد کرد از بالای قله با فریاد «الله اکبر» همه بیرون زدیم وگفتند بیاید با خود فشنگ بیاورید تک تیرانداز عراقی رو زدم یک صندوق فشنگ با خود بیاورید ماهم همین کار را انجام دادیم و به راحتی عملیات پایان گرفت.
نوید شاهد کرمانشاه: در پایان به عنوان برادر شهید چه سخنی با مخاطبین ما دارید.
برادر شهید: برای من یک افتخار است که برادر شهید هستم و برادرم در راه اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی از جان و مال خودش گذشت و در راستای راه شهیدان به عنوان دوستدار و رفیق شهدا افتخار میکنم و باید راه شهیدان را ادامه داد و تا ظهور حضرت ولی عصر (عج) خون سرخ شهیدان جاری و راهشان ادامه دارد.
انتهای پیام/